کد مطلب:152379 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:215
شفای مرحوم فیض الاسلام با توسل به حضرت زینب
مرحوم فیض الاسلام، از علماء وارسته و از نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستند. ایشان تألیفات بسیاری دارند كه بعضی از آنها «ترجمه و خلاصه ی تفسیر قرآن عظیم» و ترجمه و شرح نهج البلاغه» و «ترجمه و شرح صحیفه ی كامله ی سجادیه» و «ترجمه خاتون دو سرا» است.
بیش از دوازده سال پیش، به درد شكم گرفتار شدم و معالجه ی اطباء سودی نبخشید. سرانجام برای استشفا، به اتفاق و همراهی اهل بیت و خانواده ام به كربلای معلی مشرف شدیم. و آنجا هم به سختی به همان درد مبتلا بودم. روزی دوستی از زائرین در نجف اشرف، من و گروهی را به منزلش دعوت نمود. با اینكه رنجور بودم، به منزل او رفتم. در بین گفتگوهای گوناگون، یكی از علما كه در آن مجلس بود، فرمود: پدرم می گفت: هرگاه حاجت و خواسته ای داری، خدای تعالی را سه بار به نام حضرت زینب كبری علیهاالسلام بخوان! بدون شك، خدای عزوجل خواسته ات را روا می سازد!
از این رو من چنین كردم و شفا و بهبهودی بیماریم را از خدای تعالی خواستم، و علاوه بر آن نذر نمودم و با پروردگارم عهد و پیمان بستم كه اگر از این بیماری بهبودی
یافتم كتابی در احوال آن سیده ی معظمه علیهاالسلام بنویسم تا همگان از آن بهره مند گردند. حمد وسپاس خدای جل شأنه را كه پس از زمان كوتاهی شفا یافتم.
به خاطر زیادی اشتغال و كارها و نوشتن و چاپ و نشر كتب «ترجمه و خلاصه تفسیر قرآن عظیم» به نذر خود وفا ننمودم، تا اینكه چند روز پیش یكی از دخترانم مرا آگاه ساخت كه به نذر خود وفا ننموده ای!
من هم از خدای عزاسمه توفیق و كمك خواستم و به نوشتن آن شروع نمودم و آن را كتاب «ترجمه ی خاتون دو سرا سیدتنا المعصومة زینب الكبری» ارواحنا لتراب اقدامها الفدا نامیدم. [1] .
بیش از دوازده سال پیش، به درد شكم گرفتار شدم و معالجه ی اطباء سودی نبخشید. سرانجام برای استشفا، به اتفاق و همراهی اهل بیت و خانواده ام به كربلای معلی مشرف شدیم. و آنجا هم به سختی به همان درد مبتلا بودم. روزی دوستی از زائرین در نجف اشرف، من و گروهی را به منزلش دعوت نمود. با اینكه رنجور بودم، به منزل او رفتم. در بین گفتگوهای گوناگون، یكی از علما كه در آن مجلس بود، فرمود: پدرم می گفت: هرگاه حاجت و خواسته ای داری، خدای تعالی را سه بار به نام حضرت زینب كبری علیهاالسلام بخوان! بدون شك، خدای عزوجل خواسته ات را روا می سازد!
از این رو من چنین كردم و شفا و بهبهودی بیماریم را از خدای تعالی خواستم، و علاوه بر آن نذر نمودم و با پروردگارم عهد و پیمان بستم كه اگر از این بیماری بهبودی
یافتم كتابی در احوال آن سیده ی معظمه علیهاالسلام بنویسم تا همگان از آن بهره مند گردند. حمد وسپاس خدای جل شأنه را كه پس از زمان كوتاهی شفا یافتم.
به خاطر زیادی اشتغال و كارها و نوشتن و چاپ و نشر كتب «ترجمه و خلاصه تفسیر قرآن عظیم» به نذر خود وفا ننمودم، تا اینكه چند روز پیش یكی از دخترانم مرا آگاه ساخت كه به نذر خود وفا ننموده ای!
من هم از خدای عزاسمه توفیق و كمك خواستم و به نوشتن آن شروع نمودم و آن را كتاب «ترجمه ی خاتون دو سرا سیدتنا المعصومة زینب الكبری» ارواحنا لتراب اقدامها الفدا نامیدم. [1] .
[1] كرامات الحسينيه ج 2، ص 68، به نقل از خاتون دو سرا ص 3.